تحليلي بر جزاير سه گانه ايراني و ادعاهاي امارات
جدید ترین اخبار نظامی را اینجا بخوانید
بروز ترین اخبار نظامی ایران وجهان را اینجا بخوانید

مقدمه :

  مسائل جهاني و منطقه‌اي خليج ‌فارس و جزاير متعدد آن در ابعاد ارتباطي، اقتصادي، سياسي، ژئواستراتژيك و ژئوپليتيك نقش بسيار مهمي در سرنوشت سياسي، نظامي، دفاعي و امنيتي كشورهاي ساحلي اين منطقه بويژه ايران دارد.

 در مجموع جزاير استراتژيك اين پهنه آبي به عنوان يك عامل جغرافيايي مهم و به خاطر ارزشهاي ارتباطي ، اقتصادي و نظامي ، داراي نقش مؤثري در موازنه قدرت منطقه‌اي و جهاني مي باشند . هرچند اين سه جزيره در اختيار كشورمان بوده و بر اساس واقعيت‌هاي تاريخي نيز همواره جزئي از خاك ايران محسوب مي‌شوند، ولي مطرح شدن ادعاي امارات با حمايت ساير اعراب و سازمان هايي چون اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس ، همراه با جعل نام خليج هميشه فارس و صدور بيانيه در جلسات متعدد عربي در اين زمينه، خطري براي امنيت ملي ج.ا.ا  محسوب شده و ممكن است كشور را وارد چالش جديدي نمايد. 

پرونده جزاير سه گانه ايراني و ادعاهاي گاه و بي گاه كشور امارات مبني بر مالكيت آنها مدتي است كه وارد مرحله جديدي شده است. هر چند واكنش ها نسبت به تلاش براي تغيير نام خليج هميشه فارس با عناوين مجعولي چون خليج ع رب ي، خليج اسلامي، خليج دوستي يا حتي خليج، حساسيت كشورمان به اين مساله را تا حدود بيشتري افزايش داده است، اما فارغ ازجنجال هاي رسانه اي و تبليغاتي نيز به وضوح مشهود است كه اقدامات كشور امارات رنگ و بوي ديگري به خود گرفته اند.

اخيرا در جريان اجلاس اتحاديه كشورهاي عرب، بار ديگر اين ادعاها مطرح شد، اما كشورهاي عربي اين بار تنها به محكوميت ايران و تاكيد بر مالكيت امارات بر جزاير سه گانه اكتفا نكردند، بلكه پا را فراتر گذارده و پيشنهاد ارجاع پرونده به شوراي امنيت را مطرح نمودند و تمامي اين اتفاقات در شرايطي صورت گرفت كه منوچهر متكي، وزير امور خارجه كشورمان نيز به عنوان عضو ناظر در اين جلسه حاضر بود.

امروزه براي بسياري از پژوهشگران و افراد آگاه در كشورهاي عربي و حتي در خود امارات اين سوال مطرح است كه چرا دولت امـارات با صرف ميلياردها دلار هزينه ، برگزاري دهها سمينار ، نشست وكنگره و چاپ صدها خبر، مقاله، ترجمه رساله ، چاپ     كتاب هاي تكراري و بي محتوا ، انجام مصاحبه هاي راديو تلويزيوني و آگهي هاي تبليغاتي و اجير كردن حقوقدان و به اصطلاح پژوهشگر كه تا كنون هيچ دستاوردي را  بجز ايجاد تنش و كدورت ميان دو كشور به همراه نداشته، همچنان بر ادعاي نخ نما شده خود اصرار دارد .

اشغالگر ناميدن ايران و قرار دادن جزاير سه گانه در رديف مشكل فلسطين در قطعنامه هاي اجلاس وزراء كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس و بيانيه هاي اجلاس اتحاديه عرب ، چه نتيجه اي براي جهان اسلام و كشورهاي عرب داشته است ؟

"المبروك بن عبدالعزيز" نويسنده تونسي معتقد است :

 "منحرف كردن اذهان عمومي از مشكلات واقعي منطقه و آب به آسياب دشمنان جهان عرب و اسلام ريختن تنها دستاورد اين      هزينه هاي ميلياردي بوده است. مگر اهميت اين سه جزيره از جولان، سبته و مليله و لواء اسكندرون بيشتر است ؟ پس چرا بيانيه هاي اتحاديه عرب فقط به اين سه جزيره چسبيده است ؟"

 اين پرسش هاي بجا از سطح مردم عادي به سطح نويسندگان و حتي به جايگاه دبير كل اتحاديه عرب هم رسيد تا جايي كه "عمر موسي" نيز سكوت را شكست و به قرار دادن سوء تفاهم امارات با ايران در سطح يك مسئله بين الدولي و همطراز قرار دادن آن در سطح مشكلاتي چون فلسطين انتقاد نمود.

نظر به اينكه جزاير سه گانه ايراني خليج فارس به سبب نزديك بودن به تنگه حساس و استراتژيك هرمز ، از موقعيت ژئوپوليتيك ويژه اي برخوردار بوده و به نوعي جز حلقه هاي پر اهميت زنجير دفاعي ايران محسوب مي شوند ، شناخت دقيق موقعيت ، ابعاد حقوقي و تاريخي حاكميت ايران بر جزاير مزبور و راه هاي شناسايي توطئه هاي دشمنان امري ضروري به نظر مي رسد.

طـبيعي است از آنـجا كـه يكي از اهداف امارات جلب موافقت هاي مـنطقه اي و بين المللي در ايـن مـوضوع بوده است بررسي مـواضع مذكور به عنـوان نقش طرف هاي ثالث بخشي از اين پژوهش به شمار مي رود. بنابـر ايـن ، نگاه حاضر از سويي به نقش كشورهاي ثالث و انگيزه هاي سياسي آنها و همچنين خارج نمودن موضوع از بحث حـقوقي و سوء استفاده از شرايط سياسي آنها  مي باشد.

 

جغرافياي استراتژيك خليج فارس :

 

استراتژي نتيجه پديده مجرد نيست ، بلكه از يك واقعيت جغرافيايي ، اقتصادي و حقوقي – اجتماعي منتج مي شود. استراتژي به تعبير "بوفر" عبارت است از :

" تضاد تمايلات اعمال زور براي حل خصومت و اختلاف"

اين ميل و گرايش جدا از قدرت نيست و در آن ، مجموعه فاكتورها براي گسترش استراتژي شرط اساسي است . بنابر اين محلي كه در آن يك استراتژي و جهت گيري كلي آن بسط مي يابد، حائز اهميت است.

جغرافياي استراتژيك خليج فارس جنبه هاي مختلفي دارد. در واقع حساسيت اين منطقه براي غرب و شرق ، بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، سبب كوششي جهت حضور مستقيم ابر قدرتها شده است كه برخورد خصومت آميز را محتمل مي سازد. "اين پديده ناشي از سقوط ژاندارم منطقه و عدم وجود دولت جانشين بود."

نزديكي شوروي سابق به مناطق نفتي ، نفوذ سياسي و استراتژيك آن در خليج فارس و اقيانوس هند با خلايي كه به وجود آمد ، خطراتي را براي آمريكا و غرب در برداشت . ناوگان شوروي سابق پس از انعقاد قراداد دوستي و همكاري با عراق ، در آوريل 1972م ( 1351 ش) و ساخت بندر" ام القصر"، به خليج فارس راه يافت و سيل اسلحه و مهمات به عراق سرازير گرديد كه در جنگ تحميلي عراق عليه ايران ، نحوه استفاده  آن آشكار شد. 

بنابراين مي توان گفت كه عراق براي شوروي سابق ، "يك نقطه عزيمت استراتژيك براي گسترش در خليج فارس و اقيانوس هند بود". در برابر اين پيشرفت و تمايل به اعمال نفوذ ، "كارتر " رييس جمهور وقت آمريكا اين اقدام را به عنوان حمله به منافع حياتي آمريكا تلقي نمود و اعلام كرد : "هر قدرت خارجي در منطقه با تمام وسايل لازم به عقب رانده خواهد شد". پس از وي" ريگان" هم اين استراتژي را تائيد كرد و شوروي را از يك اقدام جنگي برحذر داشت، و براي تامين اين استراتژي،آمريكا "نيروي واكنش سريع" را ايجاد نمود. نيرويي كه بتواند در كمترين زمان ممكن درمناطقي كه منافع آمريكا در آن جا به خطر مي افتد وارد عمل شود.   

نكته اي كه در اينجا حائز اهميت است اين است كه ، اگر تغييراتي چون كودتا يا قيام هاي ملي در كشورهاي منطقه خليج فارس روي دهد، روش آمريكا در برابر اين گونه حوادث مشخص نيست.

 نظر به عدم وجود همبستگي و يكپارچگي ملي در كشورهاي حوزه خليج ، خطر اغتشاشات داخلي در آنها زياد است . اختلافات مذهبي و قبيله اي از يك سو و انبوه كارگران غيرمحلي با ايدئولوژي مختلف از سوي ديگر، مي تواند جنبش هايي  را در اين كشورها پايه گذاري نمايد. در هر صورت ناراضيان مي توانند جبهه واحدي را تشكيل دهند و عليه حكومت هاي طايفه اي و فاميلي كه زمينه ملي و مردمي ندارند، قيام كنند. بنابراين به وضوح مي توان ديد كه تا چه اندازه ايجاد يك اتحاديه از كليه كشورهاي خليج فارس براي امنيت منطقه دشوار است ، به ويژه اين كه رقابت ها و حتي خصومت هايي نيز بين امرا و حكومت هاي اين كشورها وجود دارد.

 

خليج فارس از نظر ژئوپوليتيك :

 

" ج.ا.ا  به دليل دارا بودن موقيت جغرافيايي، وسعت سرزميني، تعداد جمعيت و وحدت ملي و مذهبي شرايط لازم براي به دست آوردن قدرت دريايي در منطقه را دارد."

" منظور از قدرت دريايي در خليج فارس تنها داشتن چندين رزمناو، زير دريايي ياكشتي تجاري نيست ، بلكه سازماندهي كليه شرايط موجود براي ساخت يك قدرت دريايي است ( در اين زمينه ، ج.ا.ا به اين موفقيت رسيده است). 

 از طرفي يك كشور نمي تواند بدون برنامه درست اقتصادي داراي يك قدرت دريايي باشد، مگر به وسيله ارتباط دريايي و تبديل منطقه نفوذ به يك منطقه اقتصادي، لذا خليج فارس به دلايل مختلف اقتصادي، اجتماعي، صنعتي و ارتباطي براي ج.ا.ا حائز اهميت است و ايران به علت دارا بودن موقعيت ممتاز سياسي ، جنبه هاي ديگر را نيز تحت تاثير قرار داده است.

از سال 1357 به بعد با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران ، مركز كانون قدرت ژئوپوليتيك جهان، تغييرات و تحولاتي را در مسائل ژئوپوليتيك جهان به وجود آورد زيرا تمامي مسائل مربوط به اين مركز جغرافيايي تقريبا صد در صد تغيير كرده بود ، در همين رابطه مي توان به شكست نيروهاي شوروي سابق در برابر حركت اسلامي مردم افغانستان كه متاثر از انقلاب اسلامي ايران بود اشاره نمود. از سوي ديگر جمهوري هاي مسلمان نشين شوروي سابق نيز تحت تاثير اين حركت قرار گرفته بودند و آثار ژئوپوليتيك ايران در منطقه ظاهر شد . همچنين عراق نيز كه با تحريك و تقويت قدرتهاي غربي و شرقي به ايران حمله كرد ، نتوانست مناطق نفت خيز خوزستان را از ايران جدا كند و با حمله به كويت  عملا در باطلاق جديدي گرفتار شد كه سرانجام آن تغيير رژيم بعثي و سرنگوني صدام بود. به دنبال اين رويدادها ، شكل گيري بهار عربي در كشورهاي  عربي منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا ، منجر به سرنگوني  حكومت هاي ديكتاتوري  "بن علي " در تونس ، " مبارك " در مصر  و "عبدا... صالح "در يمن ، اعتراضات گسترده در بحرين  جهت تغيير رژيم آل خليفه و تظاهرات در مناطق شيعه نشين عربستان گرديده است .

 

موقعيت نظامي خليج فارس :

 

خليج فارس از نظر كشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي به دليل منابع فراوان نفت و گاز، بازار مصرف ، قرار گرفتن در ابتداي راههاي زميني و واقع شدن در محل تماس ابر قدرتها ، با توجه به موقعيت ژئوپوليتيك آن ، از روزگاران قديم ازموقعيت نظامي ويژه اي برخوردار بوده است.

بديهي است موقعيت استراتژيك جزاير ايراني ، به خصوص جزيره بوموسي و نزديكي آنها به تنگه هرمز ، امكان  بهره برداري نظامي از آنها را در شرايط حساس و بحراني براي كشورمان فراهم ساخته و موقعيت برتري را براي كنترل اين تنگه مهم كه يكي از   گذرگاه هاي حساس عبور نفت منطقه است به ج.ا.ا مي دهد.

 

" تئودور كاراسيك" محقق برجسته مؤسسه مطالعات نظامي خليج فارس و خاور نزديك در دوبي مي گويد:

 

"اين جزاير ‏از نظر استراتژيك در موقعيت عالي براي نظارت و مراقبت از تنگۀ هرمز قرار دارند و به ايران اين امكان را مي ‏دهندكه براي حراست بيشتر از اراضي خود، موشك، رادار ، شناور و نيروهاي نظامي در تنگۀ هرمز مستقر سازد."‏

 

موقعيت استراتژيك جزاير سه گانه ايراني :

 

جمهوري اسلامي ايران بر تعدادي از جزاير ارزشمند و مهم از لحاظ استراتژيك در تنگه هرمز و دهانه خليج فارس مالكيت دارد .از اين جزاير ، "شش جزيره : بوموسي ، تنب بزرگ ، هرمز ، لارك ، قشم و هنگام كه در فاصله نسبتا كوتاهي از يكديگر قرار گرفته اند و خط قوسي دفاعي ايران را تشكيل مي دهند اهميت بيشتري دارند".

ترسيم يك خط فرضي كه از كنار جزاير مزبور بگذرد و آنها را به هم پيوند دهد ،شناخت چگونگي تسلط استراتژيك ايران بر    راه هاي كشتيراني در معبر استراتژيك هرمز را آسان مي سازد.

" ارزش استراتژيك جزيره بوموسي قابل توجه بوده و از اهميت  ويژه اي براي ج.ا.ا برخوردار است. توافق آذر 1350.ش ايران و شارجه ، مويد حاكميت ايران بر  بخش هاي استراتژيك اين جزيره مهم است".

" ارزش استراتژيك جزيره تنب بزرگ به دليل فاصله نسبتا زيادي كه از تنگه هرمز دارد، به تنهايي چندان نيست ، اما از نظر استراتژي آشناي ايران ، حلقه اي پراهميت از زنجير( خط قوسي) دفاعي ايران در تنگه هرمز محسوب مي شود."

جزيره تنب كوچك  نيز از ديد استراتژيك به عنوان يك نقطه ارتباطي وپشتوانه اي براي جزيره تنب بزرگ اهميت دارد.

         

 

خط قوس دفاعي ج.ا.ا در تنگه هرمز

 

موقعيت جغرافيايي جزاير سه گانه ايراني :

 

- جزيره بو موسي :

 

جزيره بوموسي ، جنوبي ‌ترين جزيره ايراني آبهاي خليج ‌فارس است. اين جزيره در ۲۶ درجه خط عرض شمالي ، ودر ۵۵ درجه خط طول شرقي واقع شده‌است . جزيره بوموسي كه در 222 كيلومتري بندرعباس و هم‌ چنين در 75 كيلومتري بندر لنگه واقع شده است، داراي مساحتي در حدود ۲۵ كيلو متر مربع مي‌باشد.

بوموسي يكي از چهارده جزيره استان هرمزگان است كه بيشترين فاصله از سواحل ايراني خليج فارس را دارد و طول و عرض آن درحدود 5 / 4 كيلومتر است. شهر بوموسي كه مركز  اين جزيره است 46 متر از سطح دريا  ارتفاع داشته و مساحت آن 2/2 كيلومتر مربع است. بلند ترين نقطه اين جزيره ، " كوه حلوا "  است كه 110 متر ازسطح دريا بلندتر است.  وسعت شهرستان بوموسي  8 / 68 كيلومتر مربع است كه مشتمل بر جزاير بوموسي (با 12 كيلومتر مربع)، جزيره تنب‌ بزرگ (با 3/10 كيلومتر مربع) تنب كوچك  (با 5/1 كيلومتر مربع)، سيري (با 3/17 دهم) كيلومتر مربع، فرور بزرگ  (با 2/26كيلومتر مربع) و فرور كوچك (با 5/1 كيلومتر مربع) مي‌باشد.

جزيره بوموسي نزديك ‌ترين پهنه خشكي از خاك ايران به خط استوا است كه‌ آب و هواي مرطوب و گرم‌تري دارد. اين جزيره فاقد آب و اراضي مناسب كشاورزي است ؛ ولي كشت و زرع محدودي در آن صورت مي‌گيرد و بيشتر مردم بومي محل به صيد ماهي اشتغال دارند (در گذشته صيد مرواريد نيز رونق داشته است).

اين جزيره يكي از مراكز صدور نفت خام كشور است كه با ظرفيتي قابل توجه فعاليت مي‌كند. نظر به اين كه خليج فارس براي   كشتي هاي نفت كش‌ درياي كم عمقي محسوب مي‌شود ، و به علت سنگين شدن كشتي ها پس از بارگيري نفت ، احتمال به     گل نشستن آنها افزايش مي يابد ، جزيره خارك به عنوان محل بارگيري نفت كش‌ها از سوي ايران تعيين شده ‌است.

از سوي ديگر تنها مسير قابل كشتيراني براي كشتي هاي  حامل نفت فاصله ميان "جزيره بوموسي" و "تنب" مي‌باشد، زيرا اين مسير عميق ترين مسير براي اين گونه كشتي ها شناخته مي‌شود.

در پي جنگ ايران و عراق و بروز جنگ نفت كش‌ها در خليج فارس و مورد اصابت قرار گرفتن نفت كش‌هاي دولت‌هاي عربي حوزه خليج فارس كه اوج آن حمله به نفت كش كويتي با پرچم آمريكا بود، مسئله حفظ امنيت و چگونگي انتقال سوخت براي دولت‌هاي صنعتي اهميت بيشتري پيدا كرد. بنابر اين تصميم بر اين گرفته‌اند اين كار را با همكاري متحدان عرب خود انجام دهند، كه از اين ميان قرعه به نام امارات عربي متحده افتاده‌است.                                               

 

وضعيت مسكوني:

                

در قسمت‌هاي جنوب غربي اين جزيره و در نزديكي سواحل آن خانه‌هاي مسكوني از طريق چندين خيابان و جاده به هم پيوسته‌اند كه به آن شهرك گفته مي شود. شهرك محل اقامت خانواده هاي نظاميان ايراني مستقر در جزيره است . همچنين در اين شهرك بخشهاي تجاري و چند فروشگاه نيز وجود دارد. علاوه بر اهالي بومي جزيره ، عده اي از ميهمانان عرب تبار( اماراتي)  نيز در قسمت ديگري از جزيره زندگي مي كنند. اين جزيره داراي باند فرود 2700 متري ، موج شكن و لنگر گاه نسبتا بزرگي است . در اين جزيره معدن خاك سرخ نيز وجود دارد.

"با توجه با شرايط حساس منطقه و ادعا هاي كشور امارات در مورد مالكيت بوموسي ، اين جزيره اكنون بيشتر به صورت يك جزيره نظامي است و واحد هايي از ارتش و سپاه پاسداران ج.ا.ا در آنجا مستقر هستند."

 

جمعيت بوموسي:

 جمعيت اين جزيره بر طبق سرشماري عمومي نفوس و مسكن در سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۷۰۵ نفر بوده ‌است.

 

- جزيره تـنب بزرگ :

 

اين جزيره ميان َ16 ْ۵۵ و َ19 ْ۵۵ طول شرقي و َ15 ْ۲۶ و َ19 ْ۲۶ عرض شمالي واقع شده است . جزيره تنب بزرگ در فاصله        97 مايل دريايي از بندرعباس ، 27 مايل دريايي از شمال شرقي ابوموسي و فاصله 14 مايل دريايي از جنوب غربي جزيره قشم         ( در ۳۱ كيلومتري جنوب قشم) قرار دارد و اين كوتاهترين فاصله جزيره تنب با خاك اصلي ايران است. طول و عرض آن 75/3 در 9/3 كيلومتر و مساحت آن 3/10 كيلومتر مربع مي‌باشد. بلند‌ترين نقطه جزيره تنب 53 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. ، فاصله اين جزيره از بندر لنگه كمتر از50 و از جزيره ابوموسي حدود ۵۳ كيلومتر است.

تنب بزرگ در پانزده كيلومتري شمال خط منصف خليج‌فارس (خط مياني محاسبه شده نسبت به دو كرانه ايراني و عربي در شمال و جنوب) قرار دارد و فاصله‌اش با نزديكترين كرانه‌هاي امارت متحده عربي (جزيره حمرا ، جزيره‌ الحمر از اميرنشين راس‌الخيمه) ۶۹ كيلومتر است. اين جزيره تقريباً گرد و قطر آن در حدود چهار و نيم كيلومتر است.  تنب بزرگ داراي آب شيرين بوده وخاك آن شني و خشك است. در اين جزيره معدن خاك سرخ نيز وجود دارد.

 در قسمت‌هاي جنوب غربي اين جزيره و در نزديكي سواحل آن، خانه ‌هاي مسكوني وجود دارد و مردم بومي اين جزيره از صيد ماهي و مرواريد امرار معاش مي‌كنند. جمعيت تنب بزرگ را آميخته اي از ايرانيان مهاجر بندر لنگه و عرب هايي از قبيله بني ياس دبي تشكيل مي دهد.  

 تنب بزرگ داراي يك باند فرود به طول 2200 متر است كه بيشتر براي استفاده هواپيماهاي ملخي كوچك بوده و كاربرد نظامي دارد. تنها اسكله جزيره كه در شرق آن قرار دارد براي پهلو گرفتن لنج ها و قايق ها مناسب است . با توجه به اوضاع منطقه ،اين جزيره يكي از جزيره هاي نظامي در جنوب كشور ايران محسوب مي شود.

 

- جزيره تـنب ‌كوچك

 اين جزيره مثلثي شكل در ۱۵ كيلومتري (۸ مايلي) غرب جزيره تنب بزرگ قرار دارد و فاصله آن تا شهر بندر عباس از طريق دريا حدود ۱۶۹ كيلومتر (۱۰۵ مايل) مي باشد. نزديكترين بندر ايراني به اين جزيره بندر خمير و بندر لنگه با ۷۵ كيلومتر فاصله است . بزرگ ترين ضلع جزيره9/1 كيلومتر و مساحت آن حدود1/2 كيلومتر مربع است . اين جزيره كاملا نظامي است و بلند‌ترين نقطه آن از سطح دريا ۳۵ متر ارتفاع دارد كه به آن " تپه زهرا "گفته مي شود. در اين جزيره استحكامات و تجهيزات نظامي ج.ا.ا مستقر  مي باشد. خاك آن از نوع شني و در برخي مناطق صخره اي است. تنب كوچك داراي اسكله اي نسبتا كوچك است.

 

ابعاد حقوقي حاكميت ايران بر جزاير سه گانه:

 

از نقطه نظر حقوق بين المللي مربوط به درياي سرزميني يا ساحلي ، با توجه به اينكه حد سرزميني كشورهاي عمان و امارات با فاصله 12 مايل دريايي از خط مبدا موازي با ساحل شرقي و غربي شبه جزيره " رئوس الجبال" تعيين گرديده است ، ولي            خط سرزميني ايران در غرب تنگه هرمز تا 12 مايلي جنوب خط جزري جنوب جزيره" بوموسي" كشيده مي شود و بين جزيره هاي تنب، قشم ، فارور ، بوموسي و سيري ، آب سرزميني وجود دارد و از آنجايي كه هريك از جزيره هاي مربوطه داراي درياي سرزميني با فاصله 12 مايل دريايي از خط جزري خود بوده و فاصله بين جزاير ياد شده با يكديگر كمتر از حداقل فاصله مورد نياز براي درياي سرزميني دو جزيره مجاور يعني 24 مايل مي باشد، "درياي سرزميني ايران به صورت يكپارچه  تا 12 مايلي جنوب جزاير بوموسي ، تنب و سيري كشيده مي شود."

  

منطقه نظارت ، انحصاري و اقتصادي :

 

در وراي درياي سرزميني و در شرق و غرب تنگه هرمز ، باقي مانده آب ها را منطقه نظارت تشكيل مي دهد كه به نوعي فلات قاره را نيز شامل مي گردد. اين منطقه در بيشتر جاها از فاصله كمتر از 24 مايل دريايي مورد نياز منطقه نظارت دو كشور مقابل يكديگر برخوردار است. اين مساله بويژه در مقابل جزاير بوموسي ، هنگام و شرق و غرب تنگه هرمز مشاهد مي شود كه بايستي براساس توافق هاي دوجانبه و با توجه به معيارهاي بين المللي چون خط منصف ، تحديد حدود شود. با اينكه به موجب كنوانسيون 1982م حقوق بين المللي درياها جزاير بوموسي ، هنگام ، تنب بزرگ ، هرمز ، لارك و سيري ازمنطقه انحصاري و اقتصادي برخورداند ، ولي به دليل محدوديت فضايي خليج فارس و برخورد با حقوق قانوني كشورهاي مقابل يعني امارات و عمان ، امكان گسترش قلمرو   فلات قاره و منطقه انحصاري و اقتصادي وجود ندارد و ناچار فضاي دريايي بين منطقه درياي سرزميني ج.ا.ا و كشورهاي امارات و عمان بايد تحديد حدود شوند.

تعيين حدود و فلات قاره بين ايران و عمان به موجب توافقنامه دو جانبه در مورخه 3/5/1353 انجام شده است. ولي تحديد حدود فلات قاره بين ايران وامارات در وراي درياي سرزميني دو كشور هنوز به عمل نيامده كه يكي از مسايل في مابين مي باشد. انجام همين امر پس از الحاق دو كشور به كنوانسيون1982 م  حقوق بين الملل درياها خواهد بود.

  

دلايل غير اشغالي بودن جزاير سه گانه :

 

طبق حقوق بين الملل ، اشغال يكي از روشهاي اوليه كسب سرزميني توسط يك دولت در قلمرويي كه به هيچ دولتي تعلق نداشته ، از طريق حضور واقعي ، دائمي و مؤثر وكنترل بر منطقه مورد ادعاست . به عبارت ديگر :

" اشغال عبارت از اقدام دولت به تصاحب سرزمين است كه بر طبق آن ، دولت اشغال كننده از روي قصد حاكميت ، قلمرويي را كه در زمان اشغال تحت حاكميت هيچ دولتي نيست به دست مي آورد."

 

شرايط تحقق حاكميت سرزمين اشغال شده :

 

1- قلمرو اشغال شده بايد بلاصاحب باشد.

2-  اشغال به صورت واقعي و مؤثر انجام شده باشد.

 

در ديوان هاي بين المللي، سرزمين بلا صاحب به صورت زير تعريف شده است :

 

 الف- در قضيه مرز گينه انگليس – برزيل (1904 ): داور سرزمين بلاصاحب را به عنوان سرزميني مورد اشاره قرار داد كه " قلمرو حكومت هيچ دولتي نيست."

ب- در قضيه جزيره پالماس (1928) : داور به چنين سرزميني تحت عنوان سرزمين "بدون سرور" اشاره كرد.

 ج- در قضيه جزيره كليپرتون (1932) : داور اظهار داشت، سرزمين بلاصاحب يعني " سرزميني كه متعلق به دولتي نيست."

 

" طبق فرهنگ حقوق بين الملل سرزمين بلاصاحب يعني سرزميني كه به هيچ دولتي تعلق ندارد".

 همين تعريف توسط اوپنهايم و هاك ورث نيز ارائه شده است. "مور" نيز در اين زمينه تعريف مشابهي دارد و مي گويد :

 

"سرزمين بلاصاحب يعني سرزميني كه به" اشغال قدرت متمدني در نيامده است."

 

با توجه به تعاريف اساتيد حقوق بين الملل ، مي توان بطور منطقي نتيجه گرفت كه :

 

 "جزاير تنب و بوموسي پيش از سال 1903 به هيچ وجه سرزمين بلاصاحب نبوده اند، زيرا اين جزاير از زمان هاي قديم به تأييد شواهد و مدارك غيرقابل انكار تاريخي  بخشي از سرزمين ايران بوده اند. جزاير مزبور از اوايل قرن 17 تا سال 1903 تحت ادارۀ لنگه بوده اند كه خود بخشي از استان فارس است . بعلاوه ، اين جزاير بطور مداوم توسط اهالي لنگه ،شيرو ، مغو و ثخليو ، براي كشاورزي ، ماهيگيري ، و صيد مرواريد مورد استفاده قرار  مي گرفته است."

 

 

دلايل تاريخي حاكميت ايران بر جزاير سه گانه :

 

 بجز دلايل حقوقي ، صدها دليل تاريخي وجود دارد كه حاكميت ايران را بر جزاير سه گانه اثبات مي كند . بيش از ده ها سفر نامه نويس و تاريخ نويس عرب و عجم حاكميت ايران را از 500 سال قبل از ميلاد مسيح و از ازمنه باستان تا قرون اخير بر تمام خليج فارس كه بطريق اولي جزايرسه گانه را نيز شامل مي شود، مورد تائيد قرار مي دهد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 10 آبان 1392برچسب:جزایر سه گانه,خلیج همیشه فارس,روشا چت,
ارسال توسط REZA M
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 159
بازدید دیروز : 173
بازدید هفته : 771
بازدید ماه : 765
بازدید کل : 28929
تعداد مطالب : 104
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1